تلنگر
غیبت ما
سلام یکی از بهترین کلمه ها و یکی از کامل ترین جملات برای شروع یک آشنایی است. می خواهم مطلبی متفاوت بنویسم و برای این که در اصل قضیه سوء تفاهم و انحرافی ایجاد نشود لازم دیدم چند سطری را توضیح دهم در این مقاله مطلبی ارائه شده که شاید در وهله ی اول موضوع توهمی بودن و در نهایت موضوع یک ملاقات به ذهن بیاید ولی نه توهمی است و نه خیالات و نه یک ملاقات بلکه با سند و دلیل می باشد و یک مسئله ی استنباطی است برگرفته ای توقیعات و نامه های آقا صاحب الزمان به علما و بزرگان و دیدار تشرف یافتگان با حضرت و بیان موضوعات مختلف از سوی صاحب الزمان (عج) برای شیعیان و منتظران ظهور آقا. منتها در این مقاله سعی شده تمام خوانندگان این نشریه را در نمایی نزدیک تر و با حسی عجیب تر وارد صحنه ای نمایم که شاید خودشان را دور از این وقایع می پندارند و شاید احساس می کنند سخنان مولا مختص به آن اشخاص و مربوط به مقام ایشان می باشد، باز هم می گویم با داستان و یا با ملاقات و یا با مکاشفه ای تازه روبرو نیستید فقط و فقط یک جایگذاری بین خوانندگان این مقاله و تشرف یافتگان می باشد. با این تفاوت که به طور دسته جمعی رخ داده و با حضور نزدیک در محضر مبارک مولا صاحب الزمان(عج) مواجه شدند.
غیبت ما
راستی غیبت ما به چه معناست؟ می خواهیم بحث غیبت را طوری دیگر توصیف کنیم و طور دیگر به مسئله غیبت نگاه کنیم با توجه به مقدمه بالا بیائیم از پرده ها و حجاب ها بگذریم، به مکانی پاک و مکانی روحانی، عرفانی و خدایی قدم بگذاریم و آن جا اقامتگاه معنوی وربّانی و قدسی حضرت بقیه ا... روحی له الفدا می باشد. با تمام کاستی هایمان، با تمام وجودمان، با تمام حس های زیبایمان، با تمام نیّات خیرمان، با تمام شوق دیدارمان، با تمام حسرت هایمان، با تمام آن چه انتظارش را برده ایم در ذهنمان، اجازه ی ورود دریافت کنیم در صحنه ای که تصویر می کنیم قرار بگیریم کاملاً حضوری و نه حضور جسمانی بلکه در حضور روحانی و معرفتی قرار بگیریم. حال وارد محدوده ی الهی شده ایم آن جایی که امام زمان (عج) به اذن یکتای بی همتا در روی زمین بنا بر حکم خلیفه اللهی که دارد بر امور شیعیان مسلمین، مؤمنین و مردم آزاد و آزاده و کلیه ی امور جهان در محدوده ی خلافت خویش رسیدگی می فرمایند. فضا بسیار نورانی، معطر و زیباست، حضور فرشتگان و ملائکه حس می شود این جا که قرار گرفته ایم حس واماندن در امور و سرگشته شدن و حیرانی بر ما چیره می شود(حتی در تصور ذهنی که الان رخ داده) بی آن که منطقه ی خاصی از کره ی خاکی در نظرمان باشد ولی متوجه این موضوع هستیم این جا آستان مبارک حضرت صاحب الزمان (عج) می باشد0
در این حالت از حیرانی که نه ذهن پاسخی برایش دارد و نه عقلی و نه هوشی مانده منظره ای عجیب پاسخ گو می شود و آن حرکت و جنبش منظم و با قاعده و قانونی است که وقتی دقیق تر می شویم دستگاه خلافت نماینده خداوند حکیم نمایان می شود و امام زمان (عج) در چشم ناظر ما قدم مبارکشان را قرار داده اند و متوجه می شویم که اینجا مکانی است برای جلوه نور خدا بنده ی والا مقام حضرت قائم مقام منجی عالم تمام صاحب زمان نام، خلیفه خدا در این زمان در زمین است این جنت مکان ،مکانی دارد بی وصف و مثال ای عاشقان ، مولای زمان .
حال حضور مولا برایمان درک شده در این فضا و و افتخار به حضورمان در این مکان ( الان زمانش رسیده که خود را بجای علما و تشرف یافتگان قرار دهیم .) امام زمان (عج) اشاره می فرمایند به ما شیعیان که همچنان حیران بودیم ما از عصر تکنولوژی و ارتباطات در ارتباطی قرار گرفته بودیم که باهیچ تکنولوژی جز تکنولوژی فکر و تدبیر در راستای دین الهی اسلام و مذهب بی نظیر شیعه قابل درک نیست، حضرت اشاره می فرمایند به اطراف آن مکان تا ما نیز نظاره گر باشیم، ایشان خیلی دور را نشان می دادند ولی خیلی زود نزدیک می شد در برابر چشمان ناظران ،من که به یاد آیات و روایات در بحث احاطه بر امور از سوی ولی زمان افتاده بودم دیگران که با بنده همراه بودند هم فکر کنم همین حس را داشتند ، نزدیک که شد آقا فرمودند ما در انتظار شمائیم جمع شده اید در این مکان در پی اِسرارتان در دیدن ما ، غافل مانده اید از اعمالتان که باشد حجابی بین ما و شما ، آمده اید تا ببینید آنچه که انجام می دهند مردم جهان و ما آگاهیم بر آنان به اذن خدا ولی از مردم غافل جهان دور از ایمان انتظار ندارم ، از شما شیعیان انتظار دارم کارهای ناپسند ، به فکر مال اندوزی نباشید ، حرام را حلال نکنید ، حلالا را حرام نکنید ، به فکر پدر و مادرتان باشید ، به فکر دوستان و همسایگان باشید ،وقتی دور می افتید از انجام واجبات و ترک محرمات ، این اعمال ناشی از غفلت شما آزرده و پریشان می کند مرا ، شما منتظران ظهور هستید .
غایب از نظر نامیده اید مرا ، من که غایب نباشم از شیعیانم بلکه حاضرم و ناظر، فقط در پس پرده که شده برپا از اعمال شما و شده حجابی بین من و شما من منتظر شما هستم ، حضور یافته اید تا بدانید حقیقت غیبت را ،آنچه هست از سوی شماست و نه از سوی ما ، من خورشید تابان بر روی زمینم ، آنچه که باشد ابری که شد مانع از رسیدن نورم غفلت است از سوی شما ، کارهایتان را سبک ، سنگین کنید ، نامه اعمال شیعیان دوشنبه ها ، پنج شنبه ها به دستم می رسد ، بنگرید چه کارهایی سرزده از سوی شما ، آن سوی این پرده شما هستید بنگرید ، دنیایی که ساخته اید را ، دنیایی که در آن زندگی می کنید ، دنیایی که هر روز در آن هستید بدون تغییری ، دنیایی که پَست می دانید ولی می خواهیدش ، می بینید چه سنگین است اعمال وقتی پرده کنار می رود ، وقتی می بینیم همه جا نام خداست ، همه جا صدای قرآن است ، همه جا یاد اهل بیت است همه جا یاد مهدی (عج) است، از هرکسی بپرسی مولای زمان نام مرا می آورد این ها زیباست و همه جا در تأیید ماست و دعای خیر ما برای نجات شیعیان از جور ظالمان، ما همه که در آنجا هستیم یکصدا گفتیم آری ماهمه شیعیان منتظر حضرتیم تا که به لطف پروردگار ظهر فرمائید ، فرمودند دریغ ای شیعیان و افسوس بر این زیبایی ها که ما در اشک و ناله بسر می بریم در انتظار منتظران ظهورمان ، نام مرا آوردن حسن است و ثواب ، نور الهی را سوی خود آوردن ، برای فرج ما دعا کردن گشایش در کار خود خواستن است ، بدانید دنیا باید از شیعیان الگو بگیرد در رفتار و عمل و آنچه سنگین و سخت است برای ما رفتار ناپسند از سوی شیعیانمان است ، هر صبح و شام در درگاه حق خواستار بخشش شما باشم به جانب حق ، تا که باشد اینگونه رفتار شیعیان پرده هست بین ماو ایشان ، برزبان نام مرا بردن کافی نیست در انتظار منتظر بودن لازم است ، ماهمه گریان شده بودیم ، خجالت زده بودیم شرمنده رفتارمان که تاکنون از ما سرزده بود ، آخر متوجه شده بودیم نامه اعمال ما به دست مولا می رسد همه در فکر رفته بودیم باورش برایمان سخت بود نکاتی تکان دهنده برایمان روشن و نمایان شده بود راستی چرا می گوییم نمایان ، چون فهمیدیم اینجا و از پشت این پرده و از سمتی که ولی زمان مهدی صاحب الامر (عج) قرار دادند اگر قرار بگیریم تفارت ها و تضادها نمایان می شود ولی آن زمان که دوباره در پرده و غیبت می آییم همه چیز عادی است ،زندگی همان گونه جریان دارد تازه فهمیدیم آن فضای روحانی و معنوی خیلی سنگین است ، داغی دارد جهان سوز ، غربتی دارد بی وصف ، از همه دردناکترین آقایی دارد مظلوم و منتظر چقدر مظلوم بود آقا ، آشناترین غریب که در غربتی از غیبت ما قرار داشت ، اشک و ناله در پی اعمال ما به درگاه خدا برای عفو ما ، بخشش و رحمت بر شیعیان داشت ، اینجا مکان حضور نور الهی بود چقدر با سوز صحبت می فرمود مولا و عاشق شیعیان بود و فرجش را انتظار می کشید تا نجات دهد مردم جهان را ،آنچه ایشان را آزرده بود نشان دادند برای حاضران .
بسیار خوشنود از منتظران واقعی در انتظار ،از آنان که دنیاپرست نبودند ، از آنان که دلخوش دلخوشی ها نبودند ، از آنان که نماز بپا می دارند ، شب زنده دارانند ، قرآن می خوانند ، از معلمان علم و عالمان عمل ،از آنان که امر به معروف و نهی از منکر کنند ، از آنان که یاد ائمه و مظلومیت کنند ، از آنان که امر اولیا را احیا کنند ،از آنان که در فرجش دعا می کنند ، از آنان که دل شکسته ای را شاد کنند ، از آنان که شیطان و ظالمین را لعن کنند ، از آنان که سیر نخورند و یادی از یتیمان کوچه فقر کنند ،از آنان که روزه دارانند، از آنان که در مقابل جور جهان و ستمگران خونخوار سکوت نکنند ، از آنان که دین دارند و دین یاری کنند، آری صحبتهایی فرمودند از منتظران، از عاشقان و دلسوزان، از دعاهای شبانه و ناله های هجران، از داغداران جامعه ای که در غفلت رفته اند، ایشان منتظر واقعی بودند، منتظر بهترین منتظران خود، وقتی بخودم آمدم غیبتم بر خودم آشکار شد، گریه هایم در ناله هایم گم شد، دیگران دیگر نبودند در نظرم، بنده بودم و خدایم و یاد آن منتظر، چه غیبتی داشتم در انتظاری که می کشیدم از آن یار منتظر، یک لحظه فکر کردم که مولا چه ها فرمودند، چه کارهایی انجام داده ام که در نامه اعمالم بوده تا کنون و چقدر پریشان شده مولا بر آن اعمال تا کنون، آخر بنده هم شیعه هستم آقا انتظار دارند از من ، وای وای وای بر من. آری خوب که فکر کردم دیدم که غایبم، از آنچه اصل و اساس این دین الهی است غایبم ، از آنچه اهل بیت، شیعیان در پی آن بودند تا کنون با اخلاص بنده غافل بودم غایب از آنها ، هر چند که در راه می نمودم تا کنون فهمیده بودم که در غیبتی بودم تا کنون ، حالتی پیش آمد دیگر نبودم در آن مکان ، دور افتادم از دوستان، دیدم آنان نیز یک به یک برگشته اند از آن حال و هوا، نمی دانم ولی دقت که کردم دیگر ما نبودیم، یعنی جمع نبودیم تاکه ما شویم، بی شک اگر باز هم ما شویم دوباره از غیبت در آمده و به حضور مبارک حضرت صاحب الزمان (روحی الفداء) تشرف می یابیم.
باشد که روزی جمع شویم و حاضر شویم در عصر مولا (عصر ظهور و حکومت امام زمان (عج) ) و بگوییم آقا مائیم منتظران شما. انشاءالله و به امید ظهور مولا .
«اللهم عجل لولیک الفرج»
برگرفته از :
- سوره بقره ، آیه 31
- سوره آل عمران ، آیه 200
- کافی ، ج2، ص 81 ، ح 2
- بحارالانوار ،ج 37 ، فرازی از خطبه غدیر ، ص 214، او پناه دارترین شماست و عالمترینتان ، آنگاه با شیدایی و شیفتگی آه می کشد و لقایش را انتظار می کشد.
- نامه حضرت صاحب الزمان به شیخ مفید
- تشرف علی بن مهزیار به حضور مبارک حضرت ولی عصر (عج)
- و توقیعات و داستان تشرف یافتگان
منابع:
- رهبری برفراز قرون ، سید محمد باقر صدر ، مصطفی شفیعی، عبدالجبار شراره
- دعای امام زمان و دعا باری امام زمان ، سید علی شفیعی
- داستانهایی از امام زمان از کتاب بحارالانوار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی
- جلوه های پنهانی امام عصر (عج)، حسین علی پور
- داستان تشرف یافتگان و صحبت امام زمان (عج) با ان آمده از جمله ارتباط معنوی با حضرت مهدی (عج) . حسین گنجی
- چهل داستان و چهل حدیث ، عبدالله صالحی
وحید (تنهای تنها)