احساس خسته

  حرف های تکان دهنده وخواندنی ناصر حجازی...                    


                              ناصرحجازی

ناصر حجازی در مصاحبه ای جالب حرف هایی زد که با توجه به پیش بینی درست قبلی وی در مورد انتقال خسرو حیدری به سپاهان . ما را بیش از پیش نگران آینده ی استقلال میکند گزیده ی حرفهای ناصر خان را با هم میخوانیم:

از پیوستن خسرو حیدری به سپاهان ناراحت شدم.استقلال در فصلی که گذشت 3 بازیکن داشت که بیش از دیگران کارایی داشتن(خسرو حیدری .جانواریو و فرهاد مجیدی)

که از این جمع همانطور که گفته بودم دو نفر به جمع سپاهان پیوستند.
این برایم قابل حدس بود چون(آقایان طالب زر و زور هرگاه در استقلال نباشند به تخریب این تیم اقدام میکنند اگر میتوانستند فرهاد را هم جذب میکردند.)

به خسرو حیدری نباید خرده گرفت.جوان است و دیده مدیریت استقلال رغبت لازم را برای حفظ او نداشته و از طرفی باشگاه رقیب دو برابر به او پول میدهد.
من به خود فتح الله زاده گفتم(یکی دو نفر را به مجموعه آورده ای که مریدان و خادمان فلان آقا هستن و آنها دارند هدف رئیس خود را دنبال میکنند اما توجه نکرد و چوبش رو خورد ).

اما استقلال تاوان سخت تری را هم خواهد داد.اطرافیان آن آقا امسال استقلال را زمین میزنند تا آن فرد دوباره منت بگذارد و با لشکرش دوباره به استقلال برگردد و با کار های همیشگی اش به قهرمانی برسد.

شفاف تر ازاین دیگر نمیتوانم حرف بزنم.

آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.(من دلم به حال استقلال میسوزد .دلم کباب میشود که میبینم خائنین به استقلال خودشان را عاشقان 20 ساله استقلال معرفی میکنند و سر مردم منت میگذارند.

از بغل این تیم میلیاردر شده اند و چه کار های زشتی که در خفا انجام نمیدهند اما جلوی دوربین ژست آدم های ناسیونالسیت را میگیرند و به ریا کاری میپردازند


خشم و اندوه هواداران استقلال از بی معرفتی و جدایی حیدری از استقلال


یک هفته تمام آن سه هوادار از شهرستان آمده و زیرآفتاب جلوی باشگاه نشسته بودند تا خسرو حیدری برای تمدید قرارداد بیاید، پرسان پرسان آدرس باشگاه در سعادت‌آباد را پیدا کرده و زیر درختان جلوی در نشسته بودند تا با چشم خود ببینند که ستاره این سال‌های آبی کی می‌آید.

با دیدن هر آزرا سفیدرنگ از جایشان می‌پریدند که خسرو آمد، اما خیلی زود رویایشان سراب می‌شد چون او نبود، آفتاب این روزها خیلی داغ بود آنقدر داغ که رویای آنها را هم داغ کرد در این چند روز همه آمدند،‌امضا زدن تا آبی بپوشند از آرش برهانی که از دسته وسوسه‌های میلیاردی استیل آذینی‌ها فرار کرد تا ایمان مبعلی که آمده بود دربی تهران را خاطره کند، اما او نیامد هفته به آخر رسید و پرویز مظلومی در طبقه دوم باشگاه هنوز نتوانسته بود خود را بابت یارگیری این فصل راضی کند...
او دغدغه داشت،‌ نگران برای بازی جای هافبک‌های چپ و راست تیمش که هنوز معلوم نبود آنها را به چه کسی بسپارد بارها به نظری جویباری و بهتاش فریبا سفارش کرد که خسرو را پیدا کند، آخرین خبر درباره این بود که فرصت خواسته تا تکلیف پیشنهادهای خارجی‌اش به خصوص پیشنهاد اسپانیا را معلوم کند حالا نگو او از لالیگا پیشنهادی نداشته و همه راه‌ها به اصفهان ختم شده است.

یک پیشنهاد وسوسه‌انگیز از سپاهان که یک ماهی بود تمام فکر و ذکر او را به خود جلب کرده بود و به خاطر همین برای آنکه دور از دسترس دیگر پیشنهادها باشد بهانه کرد که به ترکیه و امارات می‌رود تا راحت‌تر درباره آینده خود تصمیم بگیرد، تصمیمی که باعث دلشکستگی میلیون‌ها هوادار استقلال شد.
روز پنجشنبه وقتی زمزمه شد او با سپاهان تمام کرد و رفتنی است هیچکس این خبر را باور نداشت آن سه هوادار ناامید هم همچنان جلوی باشگاه انتظار او را می‌کشیدند، پنجشنبه روزی بود که تمام بازیکنان جدید و قدیم استقلال ناهار را میهمان فتح‌الله‌زاده بودند تا با او برای لیگ دهم یا علی بگویند؛ تنها غایب سرشناس این جمع خسرو حیدری بود.
پرویز مظلومی و نظری جویباری هنوز باور نداشتند، نظری خیلی محکم دربرابر این شایعه گفت:«اگر با سپاهان تمام کرده عکسش کو؟!» انگار که او از برنامه‌های یارگیری این سال‌ها بی‌خبر است و با آنها آشنا نیست و نمی‌داند که می‌شود به طور پنهانی هر کاری کرد و به جای دفتر باشگاه در لابی یک هتل بدون حضور هیچ خبرنگار و هیچ عکاسی قرارداد بست.

بالاخره خبر بستن قطعی شد و حیدری از دلایل جدایی‌اش خبر داد؛ یکی از دلایل این بود که مظلومی زمانی که سرمربی تیم ملی ب بود به او اعتقادی نداشت و نیمکت‌نشین بوده، جالب اینجاست که یادش نمی‌آید آن سال‌ها او هنوز خسرو حیدری این روزها نبود و مظلومی نمی‌توانست ستارگان آن زمان مانند بادامکی، شاپورزاده یا همین میلاد میداودی را کنار گذاشته و به خسرو بازی داده است، جالب اینجاست آقای حیدری در ادامه گفت‌وگو از عدم تماس استقلالی‌ها با او ایراد گرفته و گفته است که تنها یکبار سراغش را گرفته‌اند در حالی که در این ده روزه به غیر از فتح‌الله‌زاده پرویز مظلومی، فریبا و نظری جویباری بارها با او تماس گرفته‌اند، تماس‌هایی که اکثر آنها بی‌جواب بود و این آخری‌ها کار به پیغام‌رسانی رسیده از طریق دوست و آشنا رسیده بود.
نظری جویباری درباره این اتفاق می‌گوید:«عیبی ندارد استقلال تیم بزرگی است و در این سال‌ها بازیکنان بزرگی آمده‌اند و رفته‌اند، خسرو حیدری به اندازه علیرضا نیکبخت نبود، نیکبختی که خودش به تنهایی یک تیم بود، توجه کنید وقتی او از استقلال جدا شد به کجا رسید که حالا خسرو می‌خواهد برسد، من فقط از این ناراحتم که او اقلا جرأتش را نداشت که حتی برای یکبار هم که شده برای دیدار با مسئولین جدید سری به باشگاه و خانه‌اش بزند، بگذار او هم برود عیبی ندارد.»

جالب‌ترین قسمت گفت‌وگوی خسرو حیدری بخش پیغام هواداران است و واکنش آنها با این گفت‌وگوست. 1500 پیغام ضبط شده که تنها بخش کوچکی از هواداران است، هیچکدام خسرو حیدری را نبخشیده و این کار او را باور نکرده‌اند، آنها می گویند کاش خسرو معرفت جان واریو برزیلی را داشت ... غریبه ای که پس از دو سال بازی با پیراهن آبی درباره جدایی‌اش بهانه نیاورده و با معذرت‌خواهی از هواداران اعلام کرده که به بهانه دیگری زردسپاهان را پوشید و ای کاش می‌توانست برگردد


نوشته شده در  یکشنبه 89/5/24ساعت  10:15 صبح  توسط مهفام 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حرف دل
زیبا ترین های 2010به بیان تصویر
طنز ازدواج
شوهر شناسی سنتی
طنز ضد اقایون
[عناوین آرشیوشده]