شب میشکنم من تاسحر هر پارچه شب، شب می شود
اندر ورق درد من درد دیگر صف می شود
کشوری من! یاد تو ام، بی تو بودن کی می شود
فکری برای صبح نیست، لیک هر دروغ گب می شود
قاصد صبح دشمن روشنایی است که در این زمین
با وعده های افتاب سارق اخگر می شود
نوشته شده در یکشنبه 89/5/24ساعت 10:28 صبح توسط مهفام
نظرات دیگران(بدون)