سفارش تبلیغ
صبا ویژن
احساس خسته
یک شبی مجنون نمازش راشکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد برلب درگاه او

پر زلیلا شد دل پر آه او

گفت یارب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ... من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم

در رگ پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد

 


نوشته شده در  دوشنبه 89/5/18ساعت  7:17 صبح  توسط مهفام 
  نظرات دیگران()

تلنگر

 

غیبت ما

 

سلام یکی از بهترین کلمه ها و یکی از کامل ترین جملات برای شروع یک آشنایی است. می خواهم مطلبی متفاوت بنویسم و برای این که در اصل قضیه سوء تفاهم و انحرافی ایجاد نشود لازم دیدم چند سطری را توضیح دهم در این مقاله مطلبی ارائه شده که شاید در وهله ی اول موضوع توهمی بودن و در نهایت موضوع یک ملاقات به ذهن بیاید ولی نه توهمی است و نه خیالات و نه یک ملاقات بلکه با سند و دلیل می باشد و یک مسئله ی استنباطی است برگرفته ای توقیعات و نامه های آقا صاحب الزمان به علما و بزرگان و دیدار تشرف یافتگان با حضرت و بیان موضوعات مختلف از سوی صاحب الزمان (عج)  برای شیعیان و منتظران ظهور آقا. منتها در این مقاله سعی شده تمام خوانندگان این نشریه را در نمایی نزدیک تر و با حسی عجیب تر وارد صحنه ای نمایم که شاید خودشان را دور از این وقایع می پندارند و شاید احساس می کنند سخنان مولا مختص به آن اشخاص و مربوط به مقام ایشان می باشد، باز هم می گویم با داستان و یا  با ملاقات و یا با مکاشفه ای تازه روبرو نیستید فقط و فقط یک جایگذاری بین خوانندگان این مقاله و تشرف یافتگان می باشد. با این تفاوت که به طور دسته جمعی رخ داده و با حضور نزدیک در محضر مبارک مولا صاحب الزمان(عج) مواجه شدند.

غیبت ما

راستی غیبت ما به چه معناست؟    می خواهیم بحث غیبت را طوری دیگر توصیف کنیم و طور دیگر به مسئله غیبت نگاه کنیم با توجه به مقدمه بالا بیائیم از پرده ها و حجاب ها بگذریم، به مکانی پاک و مکانی روحانی، عرفانی و خدایی قدم بگذاریم و آن جا اقامتگاه معنوی وربّانی و قدسی حضرت بقیه ا... روحی له الفدا می باشد. با تمام کاستی هایمان، با تمام وجودمان، با تمام حس های زیبایمان، با تمام نیّات خیرمان، با تمام شوق دیدارمان، با تمام حسرت هایمان، با تمام آن چه انتظارش را برده ایم در ذهنمان، اجازه ی ورود دریافت کنیم در صحنه ای که تصویر می کنیم قرار بگیریم کاملاً حضوری و نه حضور جسمانی بلکه در حضور روحانی و معرفتی قرار بگیریم. حال وارد محدوده ی الهی شده ایم آن جایی که امام زمان (عج) به اذن یکتای بی همتا در روی زمین بنا بر حکم خلیفه اللهی که دارد بر امور شیعیان مسلمین، مؤمنین و مردم آزاد و آزاده و کلیه ی امور جهان در محدوده ی خلافت خویش رسیدگی می فرمایند. فضا بسیار نورانی، معطر و زیباست، حضور فرشتگان و ملائکه حس می شود این جا که قرار گرفته ایم حس واماندن در امور و سرگشته شدن و حیرانی بر ما چیره می شود(حتی در تصور ذهنی که الان رخ داده) بی آن که منطقه ی خاصی از کره ی خاکی در نظرمان باشد ولی متوجه این موضوع هستیم این جا آستان مبارک حضرت صاحب الزمان (عج) می باشد0

در این حالت از حیرانی که نه ذهن پاسخی برایش دارد و نه عقلی و نه هوشی مانده منظره ای عجیب پاسخ گو می شود و آن حرکت و جنبش منظم و با قاعده و قانونی است که وقتی دقیق تر می شویم دستگاه خلافت نماینده خداوند حکیم نمایان می شود و امام زمان (عج) در چشم ناظر ما قدم مبارکشان را قرار داده اند و متوجه می شویم که اینجا مکانی است برای جلوه نور خدا بنده ی والا مقام حضرت قائم مقام منجی عالم تمام  صاحب زمان نام، خلیفه خدا در این زمان در زمین است این جنت مکان ،مکانی   دارد بی وصف و مثال ای عاشقان ،  مولای زمان .

حال حضور مولا برایمان درک شده در این فضا و و افتخار به حضورمان در این مکان ( الان زمانش رسیده که خود را بجای علما و تشرف یافتگان قرار دهیم .) امام زمان (عج) اشاره می فرمایند به ما شیعیان که همچنان حیران بودیم ما از عصر تکنولوژی و ارتباطات در ارتباطی قرار گرفته بودیم که باهیچ تکنولوژی جز تکنولوژی فکر و تدبیر در راستای دین الهی اسلام و مذهب بی نظیر شیعه قابل درک نیست، حضرت اشاره می فرمایند به اطراف آن مکان تا ما نیز نظاره گر باشیم، ایشان خیلی دور را نشان می دادند ولی خیلی زود نزدیک می شد در برابر چشمان ناظران ،من که به یاد آیات و روایات در بحث احاطه بر امور از سوی ولی زمان افتاده بودم دیگران که با بنده همراه بودند هم فکر کنم همین حس را داشتند ، نزدیک که شد آقا فرمودند ما در انتظار شمائیم جمع شده اید در این مکان در پی اِسرارتان در دیدن ما ، غافل مانده اید از اعمالتان که باشد حجابی بین ما و شما ، آمده اید تا ببینید آنچه که انجام        می دهند مردم جهان و ما آگاهیم بر آنان به اذن خدا ولی از مردم غافل جهان دور از ایمان انتظار ندارم ، از شما شیعیان انتظار دارم کارهای ناپسند ، به فکر مال اندوزی نباشید ، حرام را حلال نکنید ، حلالا را حرام نکنید ، به فکر پدر و مادرتان باشید ، به فکر دوستان و همسایگان باشید ،وقتی دور می افتید از انجام واجبات و ترک محرمات ، این اعمال ناشی از غفلت شما آزرده و پریشان می کند مرا ، شما منتظران ظهور هستید .

 غایب از نظر نامیده اید مرا ، من که غایب نباشم از شیعیانم بلکه حاضرم و ناظر، فقط در پس پرده که شده برپا از اعمال شما و شده حجابی بین من و شما من منتظر شما هستم ، حضور  یافته اید تا بدانید حقیقت غیبت را ،آنچه هست از سوی شماست و نه از سوی ما ، من خورشید تابان بر روی زمینم ، آنچه که باشد ابری که شد مانع از رسیدن نورم غفلت است از سوی شما ، کارهایتان را سبک ، سنگین کنید ، نامه اعمال شیعیان دوشنبه ها ، پنج شنبه ها به دستم می رسد ، بنگرید چه کارهایی سرزده از سوی شما ، آن سوی این پرده شما هستید بنگرید ، دنیایی که ساخته اید را ، دنیایی که در آن زندگی می کنید ، دنیایی که هر روز در آن هستید بدون تغییری ، دنیایی که پَست می دانید ولی می خواهیدش ، می بینید چه سنگین است اعمال وقتی پرده کنار می رود ، وقتی می بینیم همه جا نام خداست ، همه جا صدای قرآن است ، همه جا یاد اهل بیت است همه جا یاد مهدی (عج) است، از هرکسی بپرسی مولای زمان نام مرا می آورد این ها زیباست و همه جا در تأیید ماست و دعای خیر ما برای نجات شیعیان از جور ظالمان، ما همه که در آنجا هستیم یکصدا گفتیم آری ماهمه شیعیان منتظر حضرتیم تا که به لطف پروردگار ظهر فرمائید ، فرمودند دریغ ای شیعیان و افسوس بر این زیبایی ها که ما در اشک و ناله بسر می بریم در انتظار منتظران ظهورمان ، نام مرا آوردن حسن است و ثواب ، نور الهی را سوی خود آوردن ، برای فرج ما دعا کردن گشایش در کار خود خواستن است ، بدانید دنیا باید از شیعیان الگو بگیرد در رفتار و عمل و آنچه سنگین و سخت است برای ما رفتار ناپسند از سوی شیعیانمان است ، هر صبح و شام در درگاه حق خواستار بخشش شما باشم به جانب حق ، تا که باشد اینگونه رفتار شیعیان پرده هست بین ماو ایشان ، برزبان نام مرا بردن کافی نیست در انتظار منتظر بودن لازم است ، ماهمه گریان شده بودیم ، خجالت زده بودیم شرمنده رفتارمان که تاکنون از ما سرزده بود ، آخر متوجه شده بودیم نامه اعمال ما به دست مولا می رسد همه در فکر رفته بودیم باورش برایمان سخت بود نکاتی تکان دهنده برایمان روشن و نمایان شده بود راستی چرا می گوییم نمایان ، چون فهمیدیم اینجا و از پشت این پرده و از سمتی که ولی زمان مهدی صاحب الامر (عج)  قرار دادند اگر قرار بگیریم تفارت ها و تضادها نمایان  می شود ولی آن زمان که دوباره در پرده و غیبت می آییم همه چیز عادی است ،زندگی همان گونه جریان دارد تازه فهمیدیم آن فضای روحانی و معنوی خیلی سنگین است ، داغی دارد جهان سوز ، غربتی دارد بی وصف ، از همه دردناکترین آقایی دارد مظلوم و منتظر چقدر مظلوم بود آقا ، آشناترین غریب که در غربتی از غیبت ما قرار داشت ، اشک و ناله در پی اعمال ما به درگاه خدا برای عفو ما ، بخشش و رحمت بر شیعیان داشت ، اینجا مکان حضور نور الهی بود چقدر با سوز صحبت می فرمود مولا و عاشق شیعیان بود و فرجش را انتظار می کشید تا نجات دهد مردم جهان را ،آنچه ایشان را آزرده بود نشان دادند برای حاضران .

  بسیار خوشنود از منتظران واقعی در انتظار ،از آنان که دنیاپرست نبودند ، از آنان که دلخوش دلخوشی ها نبودند ، از آنان که نماز بپا می دارند ، شب زنده دارانند ، قرآن می خوانند ، از معلمان علم و عالمان عمل ،از آنان که امر به معروف و نهی از منکر کنند ، از آنان که یاد ائمه و مظلومیت کنند ، از آنان که امر اولیا را احیا کنند ،از آنان که در فرجش دعا     می کنند ، از آنان که دل شکسته ای را شاد کنند ، از آنان که شیطان و ظالمین را لعن کنند ، از آنان که سیر نخورند و یادی از یتیمان کوچه فقر کنند ،از آنان که روزه دارانند، از آنان که در مقابل جور جهان و ستمگران خونخوار سکوت نکنند ، از آنان که دین دارند و دین یاری کنند، آری صحبتهایی فرمودند از منتظران، از عاشقان و دلسوزان، از دعاهای شبانه و ناله های هجران، از داغداران جامعه ای که در غفلت رفته اند، ایشان منتظر واقعی بودند، منتظر بهترین منتظران خود، وقتی بخودم آمدم غیبتم بر خودم آشکار شد، گریه هایم در ناله هایم گم شد، دیگران دیگر نبودند در نظرم، بنده بودم و خدایم و یاد آن منتظر، چه غیبتی داشتم در انتظاری که می کشیدم از آن یار منتظر، یک لحظه فکر کردم که مولا چه ها فرمودند، چه کارهایی انجام داده ام که در نامه اعمالم بوده تا کنون و چقدر پریشان شده مولا بر آن اعمال تا کنون، آخر بنده هم شیعه هستم آقا انتظار دارند از من ، وای وای وای بر من. آری خوب که فکر کردم دیدم که غایبم، از آنچه اصل و اساس این دین الهی است غایبم ، از آنچه اهل بیت، شیعیان در پی آن بودند تا کنون با اخلاص بنده غافل بودم غایب از آنها ، هر چند که در راه می نمودم تا کنون فهمیده بودم که در غیبتی بودم تا کنون ، حالتی پیش آمد دیگر نبودم در آن مکان ، دور افتادم از دوستان، دیدم آنان نیز یک به یک برگشته اند از آن حال و هوا، نمی دانم ولی دقت که کردم دیگر ما نبودیم، یعنی جمع نبودیم تاکه ما شویم، بی شک اگر باز هم ما شویم دوباره از غیبت در آمده و به حضور مبارک حضرت صاحب الزمان (روحی الفداء) تشرف می یابیم.  

باشد که روزی جمع شویم و حاضر شویم در عصر مولا (عصر ظهور و حکومت امام زمان (عج) ) و بگوییم آقا مائیم منتظران شما. انشاءالله و به امید ظهور مولا .

«اللهم عجل لولیک الفرج»

برگرفته از :

- سوره بقره ، آیه 31

- سوره آل عمران ، آیه 200

- کافی ، ج2، ص 81 ، ح 2

- بحارالانوار ،ج 37 ، فرازی از خطبه غدیر ، ص 214، او پناه دارترین شماست و عالمترینتان ، آنگاه با شیدایی و شیفتگی آه می کشد و لقایش را انتظار می کشد.

- نامه حضرت صاحب الزمان به شیخ مفید

- تشرف علی بن مهزیار به حضور مبارک حضرت ولی عصر (عج)

- و توقیعات و داستان تشرف یافتگان

 

منابع:

 

- رهبری برفراز قرون ، سید محمد باقر صدر ، مصطفی شفیعی، عبدالجبار شراره

- دعای امام زمان و دعا باری امام زمان ، سید علی شفیعی

- داستانهایی از امام زمان از کتاب بحارالانوار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی

- جلوه های پنهانی امام عصر (عج)، حسین علی پور

- داستان تشرف یافتگان و صحبت امام زمان (عج) با ان آمده از جمله ارتباط معنوی با حضرت مهدی (عج) . حسین گنجی

- چهل داستان و چهل حدیث ، عبدالله صالحی

وحید (تنهای تنها)

 


نوشته شده در  دوشنبه 89/5/18ساعت  7:16 صبح  توسط مهفام 
  نظرات دیگران()

مهدی شخصی نه مهدی نوعی

بخش اول:

 

برادران اهل سنّت در رابطه با مهدی موعود - صلوات اللّه علیه - می گویند: ما به مهدی نوعی عقیده داریم . به عبارت دیگر: ما منکر مهدی موعود نیستیم ، احادیثی که از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در باره او صادر شده ، مورد قبول ماست ولی می گوییم او هنوز متولد نشده و معلوم نیست چه کسی است اما در آینده متولّد می شود و بعد از بزرگ شدن ، قیام می کند و حکومت جهانی واحد تشکیل می دهد، او از نسل فاطمه و از فرزندان حسین علیهم السّلام است .(1)

- شیخ الاسلام حمّوئی شافعی در فرائد السمطین (2) و موفّق بن احمد خوارزمی حنفی در کتاب مقتل الحسین (3) علیه السّلام از ابی سلمی که شترچران رسول خداصلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود(4) ،نقل می کنندکه می گوید:ازرسول خداصلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که می فرمود:در شب معراج از طرف خدای جلیل خطاب آمد که :

(آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا اُنْزِلَ اِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ ...)(5) ،

گفتم : ((والمؤ منون ))، خطاب رسید:

راست گفتی ای محمَّد! کدام کس را در میان امّت خود گذاشتی ؟ گفتم : بهترین آنان را، خطاب رسید: علی بن ابی طالب را؟ گفتم : آری پروردگارا! خطاب رسید: یامحمَّد! من به زمین توجه کاملی کردم و تو را از میان اهل زمین اختیار کردم و نامی از نامهای خود را برای تو مشتق کردم ، من یاد نمی شوم مگر آنکه تو هم با من یاد شوی ، منم محمود و توئی محمَّد. بعد دفعه دوّم به زمین نظر کردم ، از آن ((علی )) را برگزیدم و نامی از نامهای خود برای او مشتق کردم ، منم اعلی و اوست علی . یامحمَّد! من تو را و علی ، فاطمه ، حسن ، حسین و امامان از فرزندان حسین را از نور خود آفریدم (6) و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه کردم ، هر که آن را قبول کرد، نزد من از مؤ منین است و هر که انکار نمود، از کفّار است . ای محمَّد! اگر بنده ای از بندگان من مرا عبادت کند تا از کار افتد و یا مانند مشک خشکی گردد ولی در حال انکار ولایت شما پیش من آید، او را نمی آمرزم تا اقرار به ولایت شما کند. ای محمَّد! آیا می خواهی اوصیای خودت را ببینی ؟ گفتم : آری بارخدایا! خطاب آمد: به طرف راست عرش خدا بنگر: ((فَالْتَفَتُّ فَاِذا اَناَ بِعَلِی وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسیَ بْنِ جَعْفَرٍ، وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِی وَالْمَهْدِیِّ فِی ضَحْضاحٍ مِنْ نُورٍ قِیاماً یُصلُّونَ وَهُوَ - یَعْنی الْمَهْدِیَّ - فِی وَسَطِهِمْ کَأ نَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیُّ وَقالَ یامُحَمَّدُ هؤ لا ء الْحُجَجُ وَهُوَ الثّاثِرُ مِنْ عِتْرَتِکَ وَعِزَّتِی وَجَلالِی اِنَّهُ الْحُجَّةُ الْواجِبَةُ لاَوْلِیائِی وَالْمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِی )) .

یعنی :
((من به طرف راست عرش خدا نگاه کردم ناگاه دیدم : علی ، فاطمه ، حسن ، حسین ، علی بن الحسین ، محمد بن علی ، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر کاظم ، علی بن موسی الرضا، محمد بن علی جواد، علی بن محمد هادی ، حسن بن علی عسکری و مهدی را در حالی که در دریایی از نور ایستاده بودند و نماز می خواندند، دیدم و مهدی در وسط آنان مانند ستاره درخشانی بود. خدا فرمود: ای محمَّد! اینان حجتها هستند، مهدی منتقم عترت تو است به عزّت و جلال خودم قسم ! او حجّتی است که ولایتش بر اولیای من واجب است و او انتقام گیرنده از دشمنان من است )).

حافظ حنفی قندوزی ، این حدیث شریف را در ینابیع المودّه (7) از خوارزمی نقل کرده و می گوید: حمّوئی نیز در فرائد آن را نقل کرده است و در ینابیع به جای ((والمهدی )) ، عبارت ((ومحمد المهدی بن الحسن )) آمده است ، این حدیث گذشته از دلالت بر مهدی شخصی ، حاوی اسامی مبارک همه امامان - صلوات اللّه علیهم اجمعین - است .


- موفّق بن احمد خوارزمی در مقتل الحسین (8) و شیخ الاسلام حمّوئی شافعی در فرائد السمطین (9) و سعید بن بشیر از علی بن ابی طالب ، علیه السّلام نقل کرده اند که فرمود:

((قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم اَنَا وارِدُکُمْ عَلَی الْحَوْضِ وَاَنْتَ یاعَلِیُّ السّاقِیُّ وَالْحَسَنُ الرّائِدُ(10) وَالْحُسَیْنُ اْلا مِرُ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ الْفارِطُ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْنّاشِرُ وَجَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ السّائِقُ وَ مُوسیَ بْنُ جَعْفَرٍ مُحْصِیِ الْمُحِبِّینَ وَالْمُبْغِضِینَ وَقامِعُ  الْمُنافِقینَ وَعَلِیُّ بْنُ مُوسی مُعِینُ الْمُؤُمِنینَ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مُنْزِلُ اَهْلِ الْجَنَّةِ فِی دَرَجاتِهِمْ وَعَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ خَطِیبُ شِیعَتِهِ وَمُزَوِّجُهُمُ الْحُورَ الْعِینَ وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِی سِراجُ اَهْلِ الْجَنَّةِ یَسْتَضِیئُونَ بِهِ وَالمَهْدِیُّ شَفِیعُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ حَیْثُ لا یأ ذَنُ اللّهُ اِلاّ لِمَنْ یَشاءُ وَیَرْضی ))

یعنی :
((من پیشتر از شما وارد
(11) حوض کوثر می شوم و تو، یا علی ساقی کوثر هستی و حسن ، مدیر آن است . حسین ، فرمانده آن می باشد علی بن الحسین ، سابق بر دیگران در رسیدن به آن ، امام باقر مقسّم آن ، جعفر صادق ، سوق دهنده به آن ، موسی بن جعفر، شمارنده دوستان و دشمنان و زایل کننده منافقان ، علی بن موسی ، یار مؤ منان ، محمد بن علی جواد، نازل کننده اهل بهشت در درجاتشان و علی بن محمد هادی ، خطیب شیعه و تزویج کننده حورالعین به آنان است ، حسن بن - علی عسکری ، چراغ اهل بهشت است و مردم از روشنایی آن روشنایی می گیرند و مهدی موعود شفاعت کننده آنان است در مکانی که خدا اجازه شفاعت نمی دهد مگر به کسی که بخواهد و از او راضی باشد)) . این حدیث مبارک نیز که برادران اهل سنّت به صورت مقبول ، آن

را نقل کرده اند حاوی نامهای پاک دوازده امام علیهم السّلام است .

 

 

1- منظور ما از ((مهدی نوعی )) همین است وگرنه اهل سنّت نیز آن حضرت را فاطمی و حسینی می دانند.

2- فرائد السمطین ، ج 2، ص 319، حدیث571 ،

3- مقتل الحسین ، ج 1، فصل سابع فی فضائل الحسن والحسین ، ص 96.

4- ابن اثیر در ((اسدالغابه )) می گوید: ابوسلمی چوپان شتران رسول خداصلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود، نامش را ((حریث )) گفته اند. ابن حجر نیز در ((الاصابه )) چنین گفته است . ناگفته نماند حدیث فوق را در فرائد از خوارزمی نقل کرده است .

5- سوره بقره ، آیه 285.

6- درنسخه فرائد ((شبح )) ودرنسخه مقتل خوارزمی ((من سنخ ‌نورمن نوری )) است .

7- ینابیع المودّه ، باب 93، ص 487.

8- مقتل الحسین ، ج 1، فصل سابع فی فضائل الحسن و الحسین ، ص 94.

9- فرائد السمطین ، ج 2، ص 321، حدیث 572.

10- درکتاب مقتل الحسین لفظ((الذائد))با((ذاء))است یعنی :دورکننده دشمنان ازحوض .

11- ((وارد)) کسی است که قبل از قافله وارد محلی می شود نظیر ((فارسلوا واردهم فأ دلی دلوه )) .

نام کتاب :اتفاق در مهدی موعود علیه السلام

مؤ لف : سیّد علی اکبر قرشی


نوشته شده در  دوشنبه 89/5/18ساعت  7:16 صبح  توسط مهفام 
  نظرات دیگران()

 اخبار ظهور

باتوجه به اینکه قرآن کریم دربعضی از سوره هااخباریقینی ومحقق الوقوع آینده رابافعل ماضی آورده است،مانیزبا الهام الهی اخبارظهور رابه صورت انجام شده آورده ایم،امیدواریم ذکراین اخبارذوق وشوق منتظران ظهور رابیشتر نمایدوهرچه بیشترآماده ظهورآن حضرت گردیم،به امیدآن روز...

-       ای شب زدگان به پاخیزید،باورکنیدسحرشده،به سحرقسم سحرشده،به خورشیدقسم که صبح آمده ،صبح طلوع زندگی،صبح شروع زندگی،صبح آغاز بندگی،امروز روز لبخند گلهاست،امروز روز ظهور اسلام است،بار دیگر مکه در انتظارفتحی دیگر است،امروز روز پرده داری از چهره اسلام است.

-       امروز چهره تمام دنیا به خانه خدا معطوف شده،همه مردم جهان در حال پیگیری اخبار ظهور هستند،بسیاری از ممالک جهان عازم مکه شده اند تا جشن ایمان به اسلام ومسلمان شدن خود در کنار کعبه و روح کعبه حضرت بقیه الله (ارواحنافداه) را برپا نمایند.

-       بسیاری از مردم آمریکا که طالب صلح و آرامش ومخالف جنگ و ظلم بوده اند طی روزهای گذشته علیه رئیس جمهورخود تظاهرات برپا نموده اند، و امروز با تجمع میلیونی اطراف کاخ سفید خواستار تسلیم شدن رئیس جمهور و اربابان ونوکرانش در مقابل حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) شدند.

-       مردم آمریکا با شعار (ما بقیه الله را می خواهیم) و اعلام بیعت با حضرت بقیه الله (ارواحنافداه) از سردمداران دولت آمریکا خواستند تمامی ثروت و امکانات و وسایلی را که در خدمت ظلم وستم بوده است را به حضرت تحویل دهند تا آن حضرت آن ها را به صورت عادلانه در بین تمامی مردم کره زمین تقسیم نمایند.

-       مردم گرسنه و فقیرکشورهای جهان، خصوصا

کشورهای افریقایی از شوق آمدن منجی و نجات دهنده شان در همان محله های فقیرنشین درحالی که آثارضعف و گرسنگی در چهرهایشان نمایان است، باریختن اشک شوق وگریه به درگاه خداوند همگی به طرف مکه سر به سجده گذاشته اند و پروردگارشان را شکر می نمایند.

-       بعضی از مردم گرسنه افریقایی که تا دیروز از شدت ضعف توان بلندشدن ازجای خود را نداشتند، امروز از شوق حضور منجی عالم بشریت به صورت باور نکردنی  در حال دویدن در کوچه و راه های خاکی بین آلونک های خود هستند و در حالی که اشک شوق در چشمانشان جاریست، فریاد الله اکبر و لااله اله الله محمدرسول الله وعلی ولی الله سر داده اند. این صحنه به قدری جانسوز و زیباست که تمامی خبرنگاران حاضردرآنجا را به گریه انداخته است وحال وهوای معنوی وعجیب برخرابه های آنجا را فرا گرفته است به طوری که اینجا ازشهرهای مدرن بزرگ جهان مانند نیویورک و... هم  پر رونق تر نورانی تر شده است.

-       ازصحنه های جالب دیگر مردم فقیر و گرسنه آفریقا این است که همه مردم از شدت شوق ظهور منجی عالم بشریت همان مقدار کم گندم و آذوقه هایی که توسط صلیب سرخ بین آنها تقسیم شده است، را به کسانی که بیشتر گرسنه ونیازمند هستند می بخشند. این گذشت ها باعث ایجاد صحنه هایی زیبا و با معنویت درآنجا شده است.

-       محبت مردم به امام عصر(ارواحنافداه) چنان شدت یافته است که همگان می خواهند به طریقی به آن حضرت اظهار محبت کنند. بسیاری از مردم کشورهای روسیه، چین، آلمان، و... به دلیل کمبود و نایاب شدن بلیط هواپیما و ترافیک شدید و غیرقابل حرکت بودن اتومبیل ها با پای پیاده حرکت خود را به سوی عربستان وعراق آغاز کرده اند.

امروز برای اولین بار در سراسر دنیا ندای بیدار کننده اذان به گوش جهانیان رسید، درکلیسا نیزصدای اذان طنین اندازشد وهرخفته ای از خواب غفلت بیدارگردید.

-       امروز آنقدر صفا و صمیمیت و یکدلی در بین مردم زیاد شده است که تمام مردم از تمام قشرها ازتمامی طلب ها وحقوق خود بر یکدیگر گذشته اند وهمگی شوقشان متوجه آن حضرت است. و متوجه شده اند که همه آن ها به خواسته اصلی خود رسیده اند و به چیز دیگری نیاز ندارند.

جالب توجه این که بسیاری از مردم ایران و جهان با دیدن چهره مبارک حضرت از خود بیخود شده و اشک می ریزند و بسیاری از آنان در گفتگو با خبرنگاران شبکه های خبری اظهار داشتند که آن حضرت را بارها درجاهای مختلف دیده اند و درمشکلات زندگیشان به آنها کمک و یاری رسانده بود اما او را نشناخته اند و حال که او را شناخته اند بیشتر شیفته او شده اند .

-       حضرت ولی عصر(ارواحنافداه)طی سخنانی ازهمه کسانی که برای فرج او دعا نمودند و در بیداری و توجه دادن سایرین به ایشان تلاش نموده اند، تشکر نمودند. آن حضرت همچنین از کودکان و نوجوانانی که ایام نیمه شعبان مراسم وجشن های مختلف در محله های خود برپا کردند، تشکر و قدردانی نمودند و برای فلاح و رستگاری آنان دعا نمودند. و از آنان به عنوان سربازان و یاوران اسلام نام بردند.

-       بسیاری از شبکه های خبری از تسلیم شدن ناگهانی قدرت های بزرگ بدون جنگ وخونریزی در مقابل آن حضرت اظهار تعجب و شگفتی نمودند و از اینکه قبلا وجود مقدس حضرت را فردی خونریز و زورگو معرفی کرده بودند، ضمن اظهار شرمندگی ازساحت آن حضرت، طلب عفو و بخش کردند.

-       از وقایع جالب این روزها بذل و بخشش مردم همه کشورها به یکدیگرمی باشد به طوری که اقشار مختلف مردم کشورهای مختلف هر کدام به نوبه خود امکانتشان را مجانی درخدمت و دسترس سایرین قرارداده اند، تمامی تاکسی ها و اتومبیل های شخصی به صورت رایگان مردم را جابجا می نمایند و از یکدیگر با شیرینی و شکلات و... پذیرایی می نمایند و مجلس هایی به صرف ناهار و شام به یمن ظهور مبارک منجی عالم برپا نموده اند و هر کس به دنبال نیازمندی می گردد تا نیازهای مادی او را برطرف نماید تا به این وسیله به حضرت اظهار محبتی نموده باشند.

-       حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) افرادی ازیاران خود را به کشورهای سرزمین های مختلف فرستاده اند تا ضمن تشکر و دلجویی ازآن ها مشکلاتشان را بررسی نمایند و نظم و کنترل آن منطقه را در دست گیرند. مردم هم ضمن بیعت با فرستادگان حضرت، اطاعت محض خود را از آنان به عنوان نمایندگان حضرت بقیه الله اعلام نموده اند.

               التماس دعا


نوشته شده در  دوشنبه 89/5/18ساعت  7:16 صبح  توسط مهفام 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

گوهر شب چراغ رو از سال 86 شروع به نوشتن کردم و امروز خوشحالم که به پایان بخش اول این کتاب رسیدم و اگر عمری باقی باشه ادامشو از سال 1390 شمسی بعنوان جلد دوم این کتاب شروع به نگاشتن خواهم نمود این متن یک متن اخلاقی اعتقادی و عرفانی است امید آنکه مورد قبول درگاه احدیت قرار بگیرد ُبا تمام کمی  ها و کاستی ها تقدیم می کنم به ساحت مقدس آقا امام زمان روحی له الفداء.

مجموعه ارائه شده قالبی شعر گونه داره و انشاءالله سعی می کنم قسمتهای مهمشو توی وبلاگ قبل از اقدام به چاپ قرار بدم ...

بر خورد  نوجوانی آماده رو به سوی دوران جوانی با پیر ‍مردی که بظاهر گدا صفت می آید و در باطن شاهی باشد مردم پیر مراد  را دیوانه نامند و خوانند از آن رو نوجوان را شیطنت برآمد از روی غرور کبر دوران نوجوانی و جوانی این چنین سخن گوید با پیر مراد (نوجوان و جوان در اصل مائیم و پیرمراد بنده ایست از یندگان خدا)

نوجوان در دین خود شک کرده و دین را رها کرده بود و دینداران را به سخره گرفته بود خواست که پیرمراد را در آنچه هست تمسخر کند که کیستی اینچنین   این رفتار چیست از تو این چنین ؟

پیر مراد این چنین می دهد پاسخش کی جوان من آنم که تو نیستی ؟

جوان  گفت از چه چنین پاسخ آوردی ؟!

پیرمراد چنین می دهد جواب :  از آنکه من نیستم بر آنچه خواست توباشد در آن    تو نیستی بر آنچه هست من باشد در آن  ،

تو هستی بر آنچه نیست باد  و  من نیستم بر آنچه خواست توست ،   من هستم بر آنچه  تو در جستجویش نیستی  و تو هستی در جستجوی آنچه من در پیش نیستم  ،

جوان اینگونه پرسید از پیرمراد : چکار کنم من نیز همچون تو شوم  در نیستی بر هستم غالب شوم ،

( در نیستی بر هست غالب شدن یعنی مثل پیر مراد شدن  خود را نیست می داند در مقابل هست واقعی که همه، هستی از او دارند و پیرمراد در عین نیستی خود بر آنچه هست غلبه کرده و هستی خود را نیست می داند هستی که خداوند به او بخشیده ، می بینیم که  در مقابل خداوند یکتا خود را نیست می داند و این یعنی هستی خود را نیست دانستن در مقابل هستی بخش یکتا )

پاسخ دادش بس زیبا آن پیرمراد : که گر خودشناسی راه نیستی هم شناسی ، خودشناس تا هست خود بدست آری ، تا نشناسی هست خویش   پی نبری بر نیست خویش ، بعد از آن که خود شناختی ای نوجوان  ،  خواهی دید که هستی بر نیست توست   پس باید نیست شوی تا که یابی هست خویش ،  هست تو در حقیقت باشد اصل تو    آنچه دور افتادی از آن در اصل تو

نوجوان شتابزده گفت که ای پیرمراد تا بدین جا مرا بس   توضیحی خواهم تا شناسم هست و نیست ،

پاسخی داد آن پیر مراد پر معنا که ای نوجوان  : درنگی باید در سخن   اندیشه و تفکری در پشت هر سخن ، تا که خرد آید ز گفتارت پدید     باید که اندیشیدن در پی دید و شنید  ،  با تو گفتم ابتدا خودشناسی    بعد از آن هست شناسی در خودشناسی ، از چه قبل از خودشناسی هست و نیست خواهی شناخت     اول باید خود شناخت و بعد هست شناخت ،

نوجوان این چنین جواب می دهد بر پیرمراد : مرا در اندیشه عجول پنداشتی  این بگذار بر فطرتم در نوجوانی ،  نوجوانم و تا پیری راه ها و ماهها بپویم   تا که پخته شود خامی ام ،

پیرمراد جوابش داد   بهر دو عالم خبرش داد  ، ای نوجوان دست از هستی خود کش   دست در نیستی خود بر هستی او کش ، اوست به تمام گیتی  و عالم هست     هر که در او نیست شود هستیش هست می شود ،خود را در دام این دنیا منه    دور بایدت از این جهان پر ز فتنه   ، دور بایدت از شر هر چه زشت است و زیبا آیدت    دور بایدت از آنچه تا کنون هست آمدت ،   هر چه در گرد گردون جهان آید    آری هست باید که در نظر آید ، چون وجودش از خالق یکتاست    ولیکن آنچه هست دیدی و شنیدی    پی به هست اصلی ببر  ، چون اگر لطفش نبود    این هست خرد حتماً نبود ،

 


نوشته شده در  دوشنبه 89/5/18ساعت  7:16 صبح  توسط مهفام 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حرف دل
زیبا ترین های 2010به بیان تصویر
طنز ازدواج
شوهر شناسی سنتی
طنز ضد اقایون
[عناوین آرشیوشده]