نمی دانم که بود؟....یا که چه بود؟...نور شهاب بود که در آسمان برای لحظه ای درخشید و رفت...؟یا ستاره ای بود که بی منظور به من چشمکی زد و رفت؟...آن چه بود؟....لحظه ای درخشید و نماند،عقل من را ربود و رفت!دلم از جا کنده شد،گویا اولین بارش بود که چنین تابید و رفت!او که بود،این چنین مرا خنداند و رفت...؟یا که نه....؟او پیش من است...او همین جاست در بالین من است...ذره ذره در خون من است...روح من و عشق من است...او نرفت،لحظه ای تابید اما نرفت،خوش درخشید اما نرفت...او به من خندید اما نرفت...هر شب در آسمان چشمکی زد اما نرفت...در دلم ماند و هیچ جا نرفت....
سارا زیبایی
اومدم بگم بابا نامردا بدون نظر نرید !!!
اومدم بگم تا دوم فروردین نیستم- میرم جنوب (راهیان نور)
خوشگذرونی نه ها ! میرم ....
کسی چه میدونه شاید دیگه برنگشتم ! شاید از اجبار زندگی کردن معاف شدم !
وبم مثل خودم به تنهایی
به بدون همه بودن عادت داره
اما تنهاش نزارین ! هنوز یه مرد نشده !
وبم همیشه سیاهه ! همیشه تاریکه ! همیشه غرق در ظلمته !
همیشه غرق در اعماق غم هاست !
تنهاش نزارین ! بزارین روزنه های (ستاره ها) وبم شما باشید
مهتاب وبم یکی دیگه ست که اسمش روشنایی بخش وبمه ! (( محیا ))
منتظر آپش باشید !!!
فدام شید !!! منم فدای محیام !
دوستون دارم !!!! @_@
نظر یادت نره مهربون
سلام!
امروز خوب شروع شد / خوب پیش می رفت / شادمان بودم و خرم !
ولی امروز ... امروز که با من خوبی کرد
دارد بد تمام می شود / بد پیش می رود
و من دیگر نمی توانم با این وضع پیش روم !
دارد از همه بدم میاد و یک نفر جای همه را میگیرد !
خدا کند اورا خدا از من نگیرد !
بابت تاخیر در آپ شرمنده و خجالت زده ام ! از دستم چیزی جز بیداری شب ها / مطالعه و اجابت خواسته های رفقا برنمی آید مدتی هم هست که گرفتار امتحان های مدرسه شده ام !
ان شا ... بعد از خرداد اگر به غربت برای کار و کسب تجربه نرفتم در خدمت خواهم بود و دل نوشته ها که چه عرض کنم چرک نوشته هایی تقدیم خواهم کرد !
این هم شعری برای محیا :
قطـــــــره که بنگرد مشـــتاق دریـــــــــارا برهـــم بزند عشـــــــــق او دنــــــیا را
عمری است که کـــوبه کو بمی گردم من تــا درنگــــــرم دمـــــی رخ محــــــیا را
یا علی ! به امیدطلوع آفتاب مهربانیها ! و در انتظار نطرات یاری بخش شما !
سلام دوستان گلم بابت تاخیرم در آپ شرمنده ، آخه نظر نمدید که بهم جون بدید زود به زود آپ کنم
درهرحال الان با یه شعر از وحشی بافقی که خودم اشعارشو دوست دارم و یک داستان کوتاه آپم ، امیدوارم شما هم خوشتون بیاد ؛ نظر یادتون نره ها
آه ، تاکــــــی ز ســــفر باز نیـــایی ، بـــازآ اشتیاق تو مرا ســـوخت کـــجایی، بازآ
از بیزانس سلام ! برتو ای مهربان !
بابا درست حسابی نظر بدید-انتقاد کنید-نقاط ضعف و قوتمون رو بگید !!!
اگه اینچوری پیش برید مجبورم بیخیال وبلاگ شم ها !!!
راستی به این وبلاگ هم سری بزنید - یه وبلاگ عاشقانه ی نو پاست
www.shahrefereshtegan.blogfa.com
دکتر علی شریعتی :
"بیاییدسالهای زنده بودن رادربیداری بگذرانیم چون سالهای زیادی رابه اجبارباید خفت"
و هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هست
ثروت بدون زحمت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
(از گاندی)